جغرافیای موسیقی هرمزگان
برای اینکه موسیقی هرمزگان را بهتر بشناسیم بایست مرزهای همجوار استان و جابجایی اقوام مختلف از سیاهان آفریقایی، هندی، عرب، لر، عشایر فارس، لاری، کرمانی، بلوچ و خراسانی را رصد کنیم و نقشی که لوطیها در اشاعه سازها و نواهای این مناطق داشتند را در نظر بگیریم. به گفته محمدرضا درویشی هویت فرهنگی ایران یک پدیده پیچیده و تلفیقی از مجموعه فرهنگهای اقوام ایرانی یا حتی غیر ایرانی است. ارتباط عمیق تاریخی – فرهنگی و مذهبی – نژادی میان اقوام مختلف وجود دارد. موسیقی نواحی ایران باوجود تفاوت آشکار در لهجه و زبان، آدابورسوم و نوع معیشت دارای پیوندهای آشکار و نهان بسیاری است. این وجوه اشتراک ناشی از پیوند تاریخی، فرهنگی و مذهبی میان اقوام ایرانی و کوچ و مهاجرتهای اختیاری و یا اجباری به نواحی مختلف است. اما درعینحال وجوه متفاوتی نیز وجود دارد که آنها را بهطورقطع از یکدیگر متمایز ساخته است. مثلاً پیوند موسیقی شرق هرمزگان، شهرستان جاسک با بلوچستان یا موسیقی جنوب غربی بلوچستان و ارتباطش با منطقه بشاگرد و موسیقی میناب در شرق هرمزگان و تأثیراتی که کولیها یا لوطیها در نقلوانتقال فرهنگها از شرق به غرب هرمزگان داشتند. کولیها ساز قیچک را کهسازی بلوچی است در غرب هرمزگان، در بندر چارک و نواحی بعدازآن یعنی بستک، روستای هرنگ و تا مرز استان فارس اشاعه دادند. از جنوب خراسان، منطقه نهبندان تا شمال غربی هرمزگان یعنی بستک و مرز استان فارس و نیز منطقه شرق هرمزگان، جنوب کرمان منطقه فهرج و کهنوج در استان کرمان نقش و آوای این ساز بسیار مهم و تأثیرگذار است. موسیقی منطقه میناب از طریق کهنوج به موسیقی جنوب کرمان مرتبط میشود و از طریق فهرج موسیقی دلگان تا بمپور و ایرانشهر ارتباطی دوباره مییابند. موسیقی غرب هرمزگان، گاوبندی با بوشهر و کنگان با آوازهای معروف بیابانی در کهنوج کرمان و شروه (شروند) های منطقه میناب پیوند دارد. در این مثال خاص تمامی موارد حاوی حالاتی شبیه موسیقی بلوچی است، بنابراین بهنوعی این موسیقی عاملی پیونددهنده بین گونههای مختلف موسیقایی در اینجا محسوب میشود.
جغرافیای موسیقی هرمزگان را به پنج بخش شرق، مرکز، جنوب، غرب و شمال میتوان تقسیم کرد. بخش شرقی: جاسک، میناب، رودان و بشگرد؛ بخش مرکزی: بندرعباس؛ بخش جنوبی: قشم، هرمز، لارک، هنگام؛ بخش غربی: بندر خمیر، بندر کنگ، بندرلنگه، بندر چارک، بندر مقام، جزیره کیش، جزیره لاوان؛ بخش شمالی: پارسیان و شمال غرب بستک، حاجی آباد. ویژگی بارز موسیقی هرمزگان همانطور که در مواردی مختصر توضیح داده شد، تنوع فرهنگها و اقوامی است که در این منطقه حضورداشتهاند. با توجه به وسعت طولی و عرضی استان از شرق و همسایگی با سیستان و بلوچستان، از شمال غرب هممرزی با بوشهر و فارس و از جنوب همسایگی با عمان و امارات و از شمال با کرمان. به همین نسبت با اشکال متنوعی در فرم اجرای موسیقی روبرو هستیم. انواع تزئینها، تنوع در لحن و گردش ملودیک خاص، ساز بندیهای گوناگون، کارکرد اشعار، ریتم و فواصل موسیقی متنوع هویت مستقلی به موسیقی هرمزگان داده است. انواع موسیقی هرمزگان را در قالبهای موسیقی شادی و عروسی، موسیقی صوفیانه، موسیقی کار، موسیقیدرمانی، موسیقی عزاداری و سوگواری، موسیقی مذهبی و لالاییها میتوان گنجاند.
سازها
تاریخچه و پیدایش سازها در هرمزگان مشخص نیست، تقریباً همه موسیقیشناسان منشأ و ریشه پیدایش و تکامل سازها را در صدای حاصل از برخورد اندامهای مختلف بدن میدانند. از نمونههای بارز آن به دست یا بشکن زدن در هنگام پایکوبی یا موارد مشابه دیگر میتوان اشاره کرد. عاداتی که در بیشتر نقاط دنیا مرسوم است. به عقیدهی آندره شفر (Andrei Shefer) از اینجاست که ریشههای بدوی موسیقی و رقص شکل میگیرد و پایکوبی از اولین مراحل شکلگیری موسیقیسازی است. از پنج هزار سال پیش، یعنی زمانی که سومریان در این منطقه زندگی میکردند، نقاشیها و ظروف سفالیْ برجایمانده که تصاویر چنگهای یازده سیمی بافرم خاص یا طبلها و فلوتهای مضاعف را نمایش میدهند. موسیقی هرمزگان با چنین ارتباطات فرهنگی گسترده اقوام، تنوع و گونهگونی ویژهای یافته است. از ساز تمبیره که در غرب هرمزگان بندرلنگه و جنوب هرمزگان جزیره قشم در مراسم نوبان کاربرد درمانی دارد و ریشه در شهر نوبی مصر دارد تا کلم جفتی که ریشه هزارانساله دارد یا نیانبان با مشک بزرگ و کوک بمتر که در منطقه غرب هرمزگان بندر مقام، چارک، روستای مچاهیل، جزیره لاوان و جزیره کیش رواج دارد تا ساز (سرنا) که در اکثر شهرها و روستاهای این استان در مراسم عروسی استفاده میشود، تا انواع دهلها و دایرهها (طار) که در مراسم موسیقیدرمانی، سوگواری و عزاداری، عروسی و مراسم صوفیانه کاربرد دارد، همگی مثالهایی از این تنوع موسیقایی هستند.
سازها در استان هرمزگان به چهار گروه تقسیم میشوند: سازهای کوبهای که به دودسته ممبرافون (پوستصداها) و ایدفون (خودصداها) تقسیم میشوند. از سازهای پوستصدای رایج انواع دهلها مانند جره، پیپه، کسِّر، مرباس، دهل نوبان، پیپه لیوا، چیچنگه لیوا (کتکینگ)، مریاسه (انسوندو)، چپوه (امپتو)، دورنگه، تمبک، نقاره، طار (دایره)، دمام، دایرهزنگی و از سازهای خودصدای رایج میتوان از جهله، چاک (تخته)، کرب (سنگ)، تک تکو، شرینگ، جنگ، دم پی، کمربن زنگولهدار، خلخال دستبند، سینهریز و منیور نام برد.
از انواع زهصداها (کوردوفونها) به تمبورک، عود، تمبیره نوبان، میروک (چنگ یا قیچک) و از هواصداها (آیروفون) به هواصدای مقید زبانهدار لولهای مثل نی و هواصدای مقید لبهدار مانند فلوت، هواصدای مقید زبانهدار یکلایه مثل کلم تکی، هواصدای زبانهدار یکلایه مضاعف مثل نی جفتی یا کلم جفتی، هواصدای مقید یکلایه زبانهدار با لولههای مضاعف با مخزن هوا مانند نیانبان (هنبون)، هواصدای زبانهدار دولایه مانند سرنا (ساز)، هواصدای مقید زبانهدار دولایه با لولههای صوتی منفرد مانند کرنا، هوا صدای مقید با دهانه پیالهای مانند گُر و بوق میتوان اشاره کرد. این سازها در مراسم و آیینهای مختلف که پیشتر اشاره شد استفاده میشود. این گستردگی سازها و تنوع در بین استانها و شهرهای ایران استثنایی است.
کلم جفتی
در میان گروههای مختلف سازها از ساز کلم جفتی یا نی جفتی باید نام برد که در اندازههای مختلف با کوکهای متنوع در اکثر مناطق هرمزگان رایج است. ساز نی جفتی (کلم جفتی) که از دو لوله صوتی به هم چسبیده تشکیلشده که با موم عسل و نخی که دور آن پیچیده میشود به یکدیگر متصل میشوند. زبانهها بر دهانهی بالایی (دماغ کنت) قرار میگیرند. هفتسوراخ بر روی هرکدام از لولههای صوتیای (از جنس نی) تعبیهشده است. در قسمت پایین بدنه (کنت)، برشی یک سانتیمتری برای پخشکنندگی صدا ایجادشده است. به گفته استاد صادق، اندازههای مختلف جفتی بر اساس محدودههای صداهای انسانی و سازهایی که در همنوازی (آنسامبال) با این ساز نواخته میشوند، تعیین میشود.
البته کلم جفتی، سازی با منطقه صوتی زیر محسوب میشود. اندازههای متفاوت این ساز با طول بدنه ۲۲.۲۴، ۲۸ و ۳۰ سانتیمتر است. کلمهای تکلولهای که بهصورت آموزشی نواخته میشود طول بیشتری دارند تا نوازندهی مبتدی راحتتر بتواند تکنیک نفس برگردان را اجرا کند. معمولاً طول تککلمها ۳۸ یا ۳۹ سانتیمتر است. برای اجرای تکنیکهای کلم جفتی، تمامی طول زبانهها (سر کلمها) در دهان قرار میگیرد و با استفاده از تکنیک نفس برگردان صداها بهصورت ممتد و بدون مکث اجرا میشود. معمولاً انگشتها بر سوراخهای دو ردیف لولههای صوتی بهطور همزمان قرار میگیرند. چهار انگشت دست راستبر سوراخهای پایینی و سه انگشت دست چپ بر سوراخهای بالایی قرار میگیرند. برای چپدستها عکس این حالت است. مناسبت اجرایی ساز نی جفتی مراسمهای مختلف خصوصاً عروسی و مراسم شادمانی است. جفتی در مناطق مختلف هرمزگان از شرق تا غرب با شیوههای مختلف اجرا میشود.
از نواها و مقامهای رایجی که با جفتی نواخته میشود به لالایی، کهنویی، حسینی، حسینی کهنه، زهیری، فراقی، اشقیایی باید اشاره کرد. مقامها الگوی فاصلهای، گردش ملودیک، کششها و تزیینهای خاصی دارند که تحت تأثیر فرهنگهایی که در مجاورت میناب و مناطق دیگر هرمزگان هستند، قرار دارند. در شکلهای اجرایی بلوچی، بشگردی، کهنویی و یا در فرهنگ موسیقایی عشایری معمولاً این مقامها بهصورت آوازی وسازی اجرا میشوند. مقامها از حیث ریتمیک فاقد میزاناند و با متر آزاد اجرا میشوند. در مقدمههایی که قبل از یک قطعه متریک یا یک ترانه در عروسی اجرا میشود، کلم جفتی مقامهای متداولی مثل حسینی، زهیری، کهنویی و لالایی را اجرا میکند. در موقعیتهای مختلف از موسیقی کار گرفته تا رقص سه چاپی یا دو چاپی تا خرما چینی، کار در لنج یا مراسم زار، در بیابانها، دشتها و کوهها برای چراندن گوسفند و هدایت آنها جفتی نواخته میشود. کلم جفتی همراه با عود، دهل، کسر و پیپه در بندرعباس و جزیرهها اجرا میشود. مقامهای مرسومی که در بندرعباس اجرا میشود شمالی، لالایی، جزیرتی، حسینی و زهیری هستند که بهعنوان مقدمه یک ترانه نواخته میشوند.
در بندرعباس جفتی با دهل، کسر، پیپه و چاک (تخته)، جینگ (تمبورینگ) و عود نواخته میشود. البته ترکیب نی جفتی با عود در پنجاه سال اخیر توسط علی حبیبزاده و با اجرای نی جفتی قنبر راستگو و عود حسین وفادار ترکیب و پیوند تازهای یافته است. هدایت تمپو یعنی تند و کند کردن سرعت اجرای ترانهها به عهده نی جفتی است. ابتدا نوازنده نی جفتی در پنجهها یا مقامهای رایج در هرمزگان (حسینی، شمالی، زهیری، جزیرتی و غیره) با متر آزاد شروع میکند و بعد از چند دقیقه نواختن در بخش مقدمه، یک قطعه متریک با تمپوی کند (پامُشی) شروع میشود و برای اوج گرفتن تمپوی تندتری بنام چَپونی اجرا میشود. کلم جفتی در حاجیآباد با نقاره خاصی اجرا میشود که ترکیبی از موسیقی فارس، عشایری، کرمانی و بندرعباسی است. مقام حاجیآبادی از مقامهای رایج این منطقه است. در بندر خمیر نی جفتی را با چهار دار، دهل و شرینگ اجرا میکنند. از مقامهای رایج، مقام رویدری است که در بندر خمیر و غرب هرمزگان رایج است. در بستک جفتی را با دهل طار، دایره و تمبک اجرا میکنند. ریتم، سازبندی، گردش ملودی، تمپو، جملهبندی، ایست و فرودهای متفاوت در اکثر مناطق هرمزگان قابلبررسی است.
نی جفتی در دوران مختلف تکاملیافته است، مثلاً قمیش آن در دوران عصر حجر کهن از تراشههای نی که وسط آن شکاف یا ترکی بوده درستشده است. در آن دوران در این شکاف بدون سوراخ مینواختند. در عصر حجر میانی بهصورت تک نیای است که سوراخ به آن اضافهشده است. کلم جفتی از سازهای هواصدای مقیدار است که اول بهصورت منفرد مینواختند و بعدها یک لوله صوتی به آن اضافهشده است. به نقل از فارابی بسیاری از مردم از نیهای زبانهدار با لوله صوتی منفرد و مضاعف استفاده میکردند، یک نای را به دیگری میچسباندند که به دویان معروف بوده است. تاریخ نیهای زبانهدار تکی و مضاعف در جهان به هزاران سال قبل بازمیگردد. بنا به نوشته جین جنکینز و پل راوسینگ «در سراسر کشورهای اسلامی سازهای بادی استوانهای شکل تکزبانه رواج دارد و در دیگر نقاط دنیا نیز نواخته میشود و به نحوی با این مناطق ارتباط پیدا میکنند. چون بهصورت مضاعف در کنار هم بسته میشوند به زبان عربی به آن «زماره» گفته میشود. سازهای بادی تکزبانه از عهد باستان در مصر و آشور شناختهشده بود و به نظر میرسد که اعراب بادیهنشین کنونی هنوز از سادهترین اشکال آن استفاده میکنند. این ساز در مناطق مختلف به نامهای گوناگون شناخته میشود در مراکش زمر، در سوریه مزمار، در یمن مزامیر و در کردستان دوزله. شکل تمامی این سازها بهصورت دو نی به هم چسبیده است و با اندازهها و سوراخهای متفاوت پنج، شش و هفتایی در جهان متداول است. در خراسان به قوشمه معروف است و در بوشهر به نی جفتی که تعداد سوراخها، اندازه و جنس آن متفاوت است. جنس دوزله کردستان استخوان بال انواع پرندگان شکاری مانند باز، عقاب یا از جنس نی است.
نیانبان
ساز دیگری که شکل تکاملیافته کلم جفتی محسوب میشود، نیانبان نام دارد که یک مخزن هوا به آن اضافهشده است. نیانبان در جنوب غربی و شمال غربی هرمزگان از منطقهی بندرلنگه، بندر چارک، بستک، بندر مقام، روستای مچاهیل، جزیره کیش، جزیره لاوان، روستای ستلو در بندر پارسیان و دشتستان در مراسم جشن و شادی، عروسی و ختنهسوران رایج است. نیانبان تاریخچه مشخصی ندارد و ویل دورانت این ساز را به بابلیان نسبت میدهد. در کتاب موسیقی آکسفورد به مجسمه این ساز اشارهشده که به هزارههای قبل از میلاد مسیح برمیگردد. این مجسمه در منطقه هیتات در ایواک واقع در خاورمیانه یافت شده است. در رسالههای قدیمی در مجمل الحکمه این ساز به ساحران نسبت داده میشود. عبدالقادر مراغهای در کتاب مقاصد الالحان در مورد نیانبان آورده است که نافخ، نفخ در آن دمد که خیک پرباد شود و در دهان دیگر خیک، دو نای به یک قد چنانکه در طول و غلظ (قدر) مساوی است. در دائرهالمعارف موسیقی کهن ایران آمده است که این ساز از شهرت زیادی برخوردار بوده است و با اقسام و انواع گوناگون و با قطعات طلا و نقره و گلابتون تزئین میشد و به خیگنای معروف بود. نوازنده نیانبان با فوت کردن از طریق دهانی، مشک یا مخزن را پر از هوا میکند و در حین دمیدن دسته نیانبان را در دستهای خود میگیرد و شروع به نواختن میکند. فشار هوای داخل مخزن باعث ارتعاش زبانهها میشود و صدای ایجادشده توسط انگشتگذاری روی سوراخهای دسته نیانبان تغییر میکند. نیها باید مانند نی جفتی صدای واحدی را ایجاد کنند. در نیانبان از طریق مخزن هوایی که در آغوش نوازنده قرارگرفته و با استفاده از ذخیرهی هوای مخزن، بدون دمیدن تولید صدا صورت میگیرد. نیانبان در غرب هرمزگان تاریخچه مشخصی ندارد ولی بنا به گزارش و سفرنامهی جهانگردی بنام جان جانسون (John Janson) که در سال ۱۸۱۶ به این منطقه سفرکرده بود به منطقه دشتستان نزدیک به بندر گاوبندی اشارهشده است. بهطورکلی قبایلی از عربها در دشتستان و مناطق کوچکتر نزدیک به خلیجفارس سکونت یافتند که خودشان ایالتهای کوچکی تشکیل دادند. آنها اغلب در حال نزاع بودند و ساکنان هر دهکده نهتنها در نزدیک شهرشان بلکه در حال تردد در منطقهشان نیز بهصورت مسلح بودند. جانسون در فصلی از این کتاب با اشاره به نیانبان عربی به توضیح و بررسی نقاشی موردنظر پرداخته است: «در نزدیکی بیرم، جزیره مقابل ساحل عربی خلیجفارس درحرکت بودیم که در آنجا صدای نوازنده دورهگردی شنیده میشد که نیانبان عربی را مینواخت به دنبال آن رفتم، درحالیکه ساز مینواخت تصویر او را کشیدم.»
البته که روایتها راجع به نیانبان در کتابهای مختلف متفاوت است. نیانبان از سازهای هواصدای مقید زبانهدار است با لولههای صوتی مضاعف و زبانههای یکلایه و یک مخزن ذخیرهی هوا. نیانبان از سه قسمت مهم تشکیلشده است. دسته که از یک غلاف چوبی ناودانی شکل تشکیلشده است که داخل آن دو عدد نی زبانهدار قرارگرفته است. نیها با موم در داخل دسته ثابت میشوند. این ساز شش سوراخ دارد که در قسمت جلو نیها قرارگرفته است. هرکدام از نیها زبانه یکلایه دارند. انبان و مشک یا پوست دباغیشده بز یا گوسفند که بهعنوان مخزن ذخیره هوا مورداستفاده قرار میگیرد یک مجرای ورود و یک مجرای خروج هوا دارد. در مجرای ورود هوادهانی نصب میشود و در مجرای خروج هوا دستهی نیانبان را طوری نصب میکنند که زبانهها در داخل انبان قرار بگیرد. دهانی، شیء قرقره مانندی است که محل دمیدن نیانبان است. نیانبان با کوکهای متفاوت در سه گسترهی صوتی بم و میانه و زیر ساخته میشود که بر اساس بلندی و کوتاهی نیها تعیین میشود. انگشتهای دست راست بر روی سه جفت سوراخ پایین قرار میگیرند و دست چپ سه جفت سوراخهای بالا را مهار میکنند. در روستای مچاهیل بندر مقام، نیانبان را هنبان میگویند. ویژگی نیانبانهای غرب هرمزگان مخزن ذخیرهی هوا حجیم یا مشک بزرگ است. مشکها ساده و بدون طرحاند و دستهی ساز مستطیل شکل است. زبانه ساز خام و بهاصطلاح سوخته نشده است. در ملودیها، نتهای ایست به شکل غیرمنتظره ظاهر میشوند و تزئینات، کمتر به گوش میرسد. در این اجراها حضور خواننده کمرنگ است و در آواز بیشتر اشعار عربی استفاده میشود. تنوع ریتمیک و استفاده از میزانهای ترکیبی و لنگ و استفاده از تعداد بالای نوازندگان کوبهای از شاخصهای دیگر این موسیقی است. معمولاً نیانبانهای منطقهی غرب هرمزگان بم کوک هستند، بهطور مثال فا کوک هستند.
در دهستان مچاهیل بندر مقام معمولاً نواختن نیانبان را با قطعات صاحب شروع میکنند و سپس به اجرای دستمالی، بندری، خمیری، دربادی و دروسی میپردازند. در بندر مقام با حاجیونی یا یاهی شروع میکنند. حاجیانی منطقهی دشتی به موسیقی لری شباهت دارد، این مقام به قطعهی سرکوهی نزدیک است. پس از اجرای حاجیانی، ترکی، ششپا، دستمالی، بستکی، روستاقی، کناردونی، بهدی، بندری و خمیری مینوازند. در روستای ستولو پنجهها یا قطعات را با چوببازی، دستمالی، بندری، بستکی، سرتراشی و حنابندان اجرا میکنند. در بندر مقام و روستای مچاهیل سیاهها شکل نواختن سنتی خود را حفظ کردهاند. هرچه از هرمزگان به سمت بوشهر نزدیک میشویم صدای نیانبان زیرتر میشود. معمولاً چندین دهل با نیانبان همنوازی میکنند، بهطور مثال در روستای ستولو لوطیها با چندین تنبک این ساز را همراهی میکنند. نمونه میزانهایی که در اجرای مراسمهای رقص اجرا میشود مانند عربی دو پا شش هشت، عربی سه پا بهصورت میزان ساده دو چهار یا خیالی ساده دو چهار یا سحابی شش هشت، دستمالی ده هشت هستند. معمولاً نوازنده با دمیدن از طریق دهانی، مشک یا مخزن را پر از هوا میکند و در حین دمیدن دستهی نیانبان را در دستهای خود میگیرد و شروع به نواختن میکند. فشار هوای داخل مخزن باعث ارتعاش زبانهها میشود و صدای ایجادشده توسط انگشتگذاری روی سوراخهای دستهی نیانبان تغییر میکند. نیها باید مانند نی جفتی صدای واحدی را ایجاد کنند. وجود مخزن در نیانبان این امکان را به نوازنده میدهد که از طریق ذخیرهی هوای مشکی که در آغوش دارد تولید صدا کند.
منابع:
اقتداری، احمد. ۱۳۴۵. خلیجفارس. انتشارات کتابهای جیبی.
جی پاتر، لارنس. مترجم: محمد آقاجری. ۱۳۹۳. تاریخ خلیجفارس از قدیمیترین دوران تاکنون. نشر ققنوس.
فلور، ویلم. مترجم: محمد آقاجری. ۱۳۹۳. مقاله «روابط هلند با خلیجفارس» از کتاب تاریخ خلیجفارس از قدیمیترین دوران تاکنون. نشر ققنوس.
جنکینز، جین. اولسن، پل راوسینگ. مترجم: بهروز وجدانی. ۱۳۷۳. موسیقی و ساز در سرزمینهای اسلامی. انتشارات سازمان میراثفرهنگی
* گزارش از بهرنگ عباسپور، کارشناس ارشد آهنگسازی دانشگاه سوره
انتهای پیام/